کد خبر : 6350
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲ - ۲۲:۱۲

پرستاران گمنام

+
امید روشندلان
امروز جشن عروسی دختر خالم هست و خانواده ما امروز دور هم جمع شدیم و بسیار خوشگذرانی می کنیم اما یکدفعه یاد خاله ام افتادم که در مراسم حضور ندارد.
او در شهر اصفهان زندگی می‌کند و نتوانست به این مراسم بیاید.
اما نیامدنش بدلیل مسافت نیست ، بلکه او فرزند معلولی دارد که نمی تواند رهایش کند و بیاید.
پسر او  الان ۲۴ ساله است و در تمام این سال ها خاله ام از او بخوبی پرستاری می‌کند.
فرزند او قادر به انجام کارهای شخصی خودش نمی باشد و ایشان  در تمام این سالها علی رغم مشکلات فراوان فداکارانه در کنار فرزندش ایستاده و خواسته‌های خودش را به خاطر فرزندش نادیده گرفته است.
پرستار ، کلمه بسیار آشنا برای همه می باشد ،  چرا که همه ما درطول زندگی پرستارانی داشتیم که اگر نبودنند ادامه حیات برایمان غیرممکن  بود.
وقتی روزی به نام روز پرستار را گرامی می‌داریم فقط کسانی دیده و تقدیر می‌شوند که با لباس مخصوصی در بیمارستان مشغول کار هستند و انگار تصور ما از پرستار فقط همین قشر  می‌باشند.
ولی در این میان پرستارانی هستند که سال‌ها با مشقت فراوان مشغول به انجام امر پرستاری و مراقبت می‌باشند بدون آنکه دیده شوند.
آنها ممکن است در مراکز نگهداری از معلولان و جانبازان مشغول به کار باشند یا در خانه خود مشغول به مراقبت از معلولی باشند بدون اینکه ریالی دریافت کنند و یا تغییر شیفتی داشته باشند. آنها به طور دائم در حال مراقبت هستند و پا به پای شخصی که مسئول پرستاری اویند ، میروند . آنها ممکن است فرزندی داشته باشند که از ویلچر استفاده می‌کند و اینان علاوه بر دشواری‌های زیاد آنها را هر روز به مدرسه و دانشگاه می برند . فقط وجود عشق است که خستگی شان را می پوشاند. حتی می‌توان گفت آنان هم پرستار جسم و هم پرستار روح و روان هستند . زیرا هنگامی که فرزند و همسر یا کسانی که مشغول نگه داری آنان هستند به دلیل مشکلات دچار ناامیدی و اندوه می شوند آنها صبورانه شروع به همدردی و امید بخشیدن به آنان می‌کنند. می‌توان گفت آنها کسانی هستند که با تمام وجود و توان پرستاری می‌کنند.
ولی متاسفانه جامعه ما این پرستاران را گم کرده و توجهی نسبت به آنان ندارد و نهادها و سازمان‌های مختلف بی‌رحمانه چشم خود را به روی آنها بسته و حتی عاملی برای خستگی و اذیتشان می‌شود و سازمان بهزیستی به جای اینکه کمک حالشان باشد و کمی از سنگینی بار دوش آنها بکاهد حتی خود سنگ زیر پایشان می اندازد.
وقتی مادری همراه با فرزند معلول به این سازمان مراجعه می‌کند برخی از مسئولان به راحتی به خود اجازه می‌دهند تا رفتاری نامناسب با آنان داشته باشند زیرا که هیچ درکی از مشکلات آنان ندارند و نمی‌خواهند که داشته باشند این افراد نمی‌دانند با رفع مشکلات فرزندان آنان کمک بسیاری به آنان می‌کنند و لبخند رضایت فرزندانشان هدیه‌ای بسیار گرانبها برای آنها می‌باشد. ولی این افراد موجبات دل شکستگی آنان را فراهم می کنند.
این پرستاران بدون توقع و فداکارانه سال‌هاست بدون اینکه بازنشستگی داشته باشند به کار خود ادامه می‌دهند اما از مسئولان توقع می‌رود اینقدر راحت چشم خود را بر آنان نبندند و نهایت حمایت را داشته باشند.

برچسب ها : ،