وقتی برخی ها می خواهند معلولان با دروغ های آنها زندگی کنند !!!
امید روشندلان
امروز شنیدم که قرار است مستمریها واریز شوند و همچنین گفتند که مبلغ آن افزایش می یابد. خوب من میتوانم بروم و لباسی که میخواستم را بخرم. عجیب است فقط ۱۰۰ هزار تومان به مستمری ماهیانه ام اضافه شده ، به دلیل مشکل جسمانی باید برای بیرون رفتن از تاکسی اینترنتی استفاده کنم ، خنده دار است هزینه تاکسی رفت و برگشت به بازار نزدیک ۱۰۰ هزار تومان می شود یعنی این افزایش مستمری فقط پول تاکسی است !!!
به بازار رسیدم قیمت آن لباس دو برابر شده و پول من کفاف خرید این لباس را نمی دهد . خیلی ناراحت شدم و آرام آرام قدم برداشتم و به لباسها و اجناس دیگر که قیمتهایشان چند برابر شده بود نگاه میکردم . من پولی برای خرید آنها نداشتم و فقط میتوانستم به آنها نگاه کنم . در همین حین تصمیم گرفتم چند کیلو میوه بخرم به دلیل بالا بودن قیمت مقدار بسیار کمی توانستم میوه بخرم و همه مبلغی که امروز به حسابم واریز شده بود ظرف چند دقیقه به پایان رسید.
من با اندوه به خانه برگشتم بدون آنکه لباسی که مدتها در اندیشه خریدنش بودم را تهیه کنم . با خود می گفتم اگر اسم این مستمری توهین نیست پس چیست؟
وقتی حرف از معیشت معلولان به میان میآید ، یاد مستمری ماهیانه ناچیزی می افتیم که به تازگی ۱۰۰ هزار تومان افزایش یافته است.
وقتی همه قیمتها در یک سال چند برابر شده است با افزایش ۱۰۰ هزار تومانی فکر میکنند کار فوق العاده ای انجام دادهاند پولی که حتی اگر بخواهیم خوشبینانه نگاه کنیم به زور بتوان پول رفت و آمد یک تاکسی را پرداخت کرد.
اما مسئولان محترم انتظار دارند که این افراد یک ماه با این مبلغ زندگی کنند پولی که حتی کفاف یک روز زندگی را نمیدهد چگونه می توان یک ماه زندگی کرد؟ مگر اینکه انتظار آنها این است که فقط بنشینند و نان خالی بخورند. وقتی کسی فاقد پشتوانه مالی و کار میباشد تصور اینکه بتواند با این مستمری زندگی کند وحشتناک میباشد.
اما مسئولان همچنان بر ادعای خود پافشاری دارند و حاضر نیستند کاری انجام دهند ، همچنان خود را گول می زنند و دروغ هایشان راهم فقط خودشان باور می کنند. شاید مسئولان محترم در سیارهای دیگر زندگی میکنند که درک این مشکلات برایشان دشوار است.
در کشوری که صدای اسلام آنقدر بلند است ، چیزی که قابل مشاهده است این است و افرادی وجدان خود را بخواب فرو برده اند که جستجوی عدالت آنقدر دشوار است که گرفتن حق انتظار زیادی است و ضایع کردن حقوق دیگری آنقدر آسان است. کسانی در منصبها قرار گرفتند که کارشان فقط خدمت و مشاهده میز و صندلیهایشان است. فکر میکنند با تغییر آنها در جایگاه بالاتر قرار میگیرند و میتوانند به خود افتخار کنند.
اما ای کاش ارزش خود را در خدمت به مردم میدانستند با از بین بردن مشکلات مردم به معنای واقعی بزرگ می شوند.