کد خبر : 3807
تاریخ انتشار : شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۲:۲۸

بس کنید این شهر و شهرستان سازی را

بس کنید این شهر و شهرستان سازی را ،
دست از سر روستاهای سلطانیه بردارید !
در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بود که کارگزارانی جوان ، احساساتی و کم تجربه ، آنهم به اشتباه ، در برخی مسندها قرار گرفتند  و با بهره گیری از ذهنی بسته و دگم ، اندیشه های مسموم را در حوزه ی کارگزاری تزریق نمودند که تا همین الان در تب و تاب مجادله و مواجهه ی با آنها در رنج و عذاب هستیم ! گاه این افراد ، منت بر سر مردم بخشهایی از منطقه ی ابهررود گذاشتند و برای پست و میز تراشی برای خود ( که ناشی از جاه طلبی های تمام نشدنی آنان بوده ) به زمین و زمان چنگ انداختند تا به شهر و شهرستان سازی اقدام بکنند.
در این راه حتی از جمع کردن طومار و برگزاری جلسات و‌ وساطت قرار دادن مسوولیتی همچون خود ، دریغ و ابا نکردند !  با تصور گل و بلبل شدن وضعیت شهری ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی خرم دره پس از شهرستان شدن ،  شهرستان سلطانیه اختراع کردند، امروز بعضی از این بزرگان مجلسی منّت گذاشته اند ، کمک کرده اند تا با شهرسازی از روستاهای کم برخوردار ، برای خود. رای انتخاباتی بتراشند، فردا همین شهرهای نوظهوری که بدنبالش هستند ، خواهان الحاق صائین قلعه به خود خواهند شد، فعلاً مسابقه شده! هر روز یک شهر و شهرستان جدید می سازند، اگر به این بازی پایان ندهند، دیر نخواهد بود که شاهد جدا سازی هیدج و صایین قلعه از جغرافیای شهرستان ابهر خواهیم شد، و این کار یعنی همان پاشیدن تخم تفرقه و چنددستگی که به نفع هیچ کس جز رای سازی برای برخی نمایندگان و یا آنانی که در سر فکر کاندیداتوری را می پرورانند نیست و البته که به یک راه و رسم نامیمون برای کاندیداهای دوره های بعد مجلس تبدیل خواهد شد !
فونداسیون این قضیه در منطقه ی ما ، در محافل سیاسی مرکز استان ریخته می شود و خود این ، ناشی از توهم از دست دادن ابهر و درآمد های ناشی از صنایع تولیدی و صنعتی آن برای مرکز استان هست که پیشترها ، تجربه ی آن را در استان شدن قزوین و محروم شدن زنجان از مرکزیت صنایع مستقر در قزوین و بویژه در تاکستان بوده و لذا زنجان نشینان ، دائما نگران جداشدن ابهر از زنجان و الحاقش به قزوین هستند که این نیز ناشی از رفتار و عملکرد ناعادلانه ی همانان هست والا که ابهری جماعت بدنبال مرزکشی بین منطقه نیست . حجم قابل توجهی از جمعیّت کل استان در شرق استان ( منطقه ی ابهررود) ساکن هستند، چه بساطی در دولت های قبلی که به راه نیفتاد! تکه ای از ابهر جداسازی شد ، و نام شهرستان خرم دره را بخود گرفت که همین الان کوهی از مشکلات شهری برای مردمانش تلنبار شده و پس از آن نیز تکه ای دیگر تحت عنوان شهرستان سلطانیه ، و گر چه این بازی برای کل منطقه آب نشد، امّا برای بعضی ها نان وآب هم شد !
حالا آنها که دل شان برای منطقه می سوزد، از ترس اوج گیری دوباره جداسازی ها و کوچک سازی ها، دست پاچه هم می شوند. ما شهرهای هیدج و صایین قلعه و روستاهای بزرگی همچون قروه و الگذیر و …را در شهرستان ابهر  داریم؛ که مردمانش ، ساکت و آرام و نجیبانه دم فرو بسته اند، تا کی پدر آمرزیده دیگری بیاید و آتش آنجا را هم روشن کند، خدا می داند؟!  این بازی رای سازی در منطقه ، دارد به جاهای باریک کشیده می شود!
ما گرفتار شدیم که این اذان را می شنویم، بگوئیم اذان خرم دره است یا اذان ابهر ، و اگر خدای ناکرده اشتباه کنیم و مرز ابهر و خرم دره را لگد کنیم…!
ابهر – بزرگترین و سیاسی ترین شهرستان استان – را شیر بی یال ودم و اِشکم کرده اند. باز ابهر باید ساکت بنشیند و هر روز شاهد مرگ خود باشد که به شال و کلاه کسی بر نخورد. این بازی در روستاهای کم برخوردار و توسعه نیافته ی اطراف سلطانیه هم جان گرفته، شهرها یکی بعد از دیگری زائیده می شوند،
فردا دعوای شهرهای هیدج و صایین قلعه و غیره و غیره را چه کسی می خواهد سامان بدهد؟ حالا و کم کم بازی خطرناک شهر سازی و شهر بازی در مابین دو شهرستان ابهر و خرم دره مجددا در دستور کار عده ای قرار گرفته و متاسفانه دائما نیز در حال اوج گیری است ! مرز بین شهرها و دعوای بین شهری این دو شهرستان  را چه باید کرد؟ مگر فتنه غیر از این است که بین مردم تفرقه و چند دستگی و دشمنی و کینه و عداوت درست کنند؟
 روستا را به شهر تبدیل کردن هیچ شاهکاری نیست، هیچ خدمتی به مردم آن روستا نیست، اگر از نظر اداری و تقسیم بودجه و سهم خواهی و ارث بری است که راه نجات بن بست و نابسامانی و عقب ماندگی این بازی نیست.

سیستم اداری و تشکیلاتی بیمار است، آن را باید معالجه کرد. تازگی ها شورا ها هم توی این بازی افتاده اند، اوّل دست گرمی و برای تمرین به شورا می روند، بعد در سر هوای مجلس را می پرورانند ! بابا، توی این مملکت چه خبره؟ به خدا قسم ما تا دیروز که این نماینده ها و این دولت و مجلس، این سازهای شهر و شهر سازی را کوک نکرده بودند، با تمام مردم ابهر ، خرم دره ،هیدج ، صایین قلعه ، سلطانیه و تمامی بخش ها

و روستاهای تابعه ، با همه یک خانواده بودیم، حرمت هم را داشتیم، بگو مگو نبود، بی احترامی نبود، مرز بندی نبود.
ابهر کشی نکنید، خرم دره کشی نکنید، سلطانیه کشی نکنید ، این بازی با آتش است، دامن همه را خواهد گرفت، حتماً در شهرهای دیگر استان هم از این بازیها سر گرفته است.
بگو مگو و مرز بندی و طایفه بازی و شهر و شهرستان سازی عاقبت به خیری ندارد. اگر می خواهید یک روستا و یک منطقه را از نظر اداری ارتقا دهید، منافع مردم را و تمام جوانب را در نظر بگیرید. دو تا گاو زیر پای رئیس جمهور و وزیر و استاندار نکشید که یک شهرستان بسازید. اگر شهرستان و‌شهرسازی می کنید، از کیسه مردم شهرستان دیگر خرج نکنید، مردم یک شهرستان را ذلیل نکنید تا چند نفر صاحب منصب از ریاست به مدیر کلی و از فرمانداری به استانداری برسند و یا رای انتخاباتی شیخ حسن شجاعی علی آبادی برای حضور در مجلس شورای اسلامی تضمین بشود .
منافع ملّی و خدا را در نظر بگیرید. ابهر کشی و شهر و شهرستان سازی را بس کنید . به این باور برسید که با اعطای لفظ در طمطراق شهر یا شهرستان و یا فرمانداری ویژه به هیچ عنوان نمی توانید شیخ حسن شجاعی علی آبادی را مسافر بهارستان بکنید ، منطقه از شیخ عبور نموده است…
سید قاسم موسوی