چرا برخی از مسئولان و خانواده های شان برای درمان به خارج از کشور میروند؟
در شرایط دشوار اقتصادی و فقر جامعه، هر از گاهی اخباری در رسانه ها مبنی بر سفر مسئولان یا خانواده هایشان به خارج از کشور برای مداوا میخوانیم که سبب پرسش و حیرت خواننده میشود.
پرسش از چرایی و ضرورت این سفر ها و حیرت از نداشتن توان مالی بیشتر مردم برای سفردرمانی به خارج از کشور در مقایسه با این افراد به دلیل فقر تا جایی که این فقرشدید و شرایط اقتصادی موجب نبود دسترسی به حق طبیعی درمان و سلامت گروه هایی از مردم حتی در داخل کشور و جامعهی طبقه بندی شده
در این شرایط پرسش های مهم و اساسی افکار را به درنگ وا میدارد:
۱- چه کسانی از نزدیکان مسولان ترجیح داده و می دهند برای درمان و مداوا، به خارج از ایران سفر کنند؟
۲- آیا اجبار درمانی و ضرورت پزشکی این افراد را بدین انتخاب سوق میدهد؟
۳- آیا این دسته از مدیران کشور ، به درمان و خدمات پزشکی کشور خود اعتماد ندارند؟
۴- اگر بحث اعتماد و اجبار درمیان نیست، چرا بر دریافت خدمات درمانی و پزشکی در خارج از کشور؛ تمایل دارند؟
۵- چرا امکان سفرهای درمانی برای سایر مردم به ویژه کارگران، معلمان، بازنشستگان، معلولان، راننده های تاکسی، شهروندان مناطق دور از پایتخت و مرکز کشور؛ فراهم نیست؟
۶- لوازم و شرایط اصلی امکان دسترسی به سفرهای درمانی و خدمات پزشکی خارج از کشور، چیست که دراختیار عموم جامعه نیست؟
یکی از پزشکان دلسوز اظهار کرد: موضوع سفر به خارج برای پیگیری امور درمانی، مسئله بی اعتمادی به نظام درمانی کشور نیست، چرا که بی اعتماد ترین افراد در کشور به پزشکی داخل کشور اعتماد کامل دارند. وی افزود: افرادی هم که خارج از کشور را برای مداوا انتخاب میکنند، بیشتر از منظر تجمل گرایی به این سفرها میروند. امروزه با اختلاف طبقاتی که وجود دارد برخی از افراد این کار را انجام میدهند.