سازمان بهزیستی از طوفان تغیرات دولت مردمی بی نصیب نبود
امید روشندلان
خودشیفتگی در دولت رئیسی موج میزند
همه ما به گونهای خودشیفته هستیم. انسان از ابتدای تولد توجهش به خود و نیازهایش است البته، این موضوع با افزایش سن و تجربه عشق به دیگری، به آهستگی کمتر میشود.
اما، در بعضی از افراد نه تنها خودشیفتگی به مرور زمان کمتر نمیشود، بلکه به شکل یک الگوی رفتاری در می آید.. معمولا به افرادی که خودمحور و خود بزرگ بین هستند، اصطلاحآ خود شیفته می گویند.
فرد خود شیفته مشخصاتی دارد که عبارتند ؛ فرد استعداد و دستاوردهای خود را بزرگ جلوه میدهد و انتظار تمجید و تحسین ویژه دارد.
خود شیفته تصور میکند که همیشه حق با اوست و اگر حرفی می زند، باید دیگران بی چون و چرا قبول کنند. افراد خودشیفته درون گرا نبوده و در جمع سعی به جلب توجه و تحسین دارند. آنها برایشان احساس و خواسته دیگران اهمیتی ندارد،
بطور دقیقتر، به سبب داشتن ولع برای احترام یا تحسین شدن، تمایل به بودن در مرکز توجه دارند تا خود را در سطح بالاتر نشان بدهند،
افراد خودشیفته در قول دادن بسیار خوب عمل میکنند. آنها قول میدهند که آنچه را شما میخواهید، انجام میدهند و به صورت کلی قول میدهند که بهتر عمل کنند،
اما اشتباه نکنید، زمانی که به خواسته خود رسیدند، قول دیگر هیچ معنایی برایشان ندارد.
انتظار نداشته باشید که عملشان مطابق قولشان باشد.
رئیس خودشیفته پیشرفت رو به جلو را به کنار آمدن و همکاری ترجیح میدهد. به عبارت دیگر، غالبا همکاری نمیکند، و به طرز کوته فکران ای بر برنده شدن متمرکز است.
بحث و گفتگو با فرد خودشیفته درباره عملکرد او معمولا بیثمر است.
دولت ۱+۱۲ رئیسی با شعارهای پوپولیستی و ایجاد اقتصاد اسلامی عدالت محور، بویژه جهت رفاه اقشار محروم و مستمند روی کار آمد. کابینه دولت ابراهیم رئیسی با معیار های ؛ انقلابی بودن، پاکدستی، کار بلدی، فساد ستیزی، پاسخگو بودن رای اعتماد گرفت و قرار شد معیارهای گزینش ب لایه های زیرین تسری پابد تا دولت مردمی شکل گیرد.
متاسفانه، وزراء و معاونین خبره دولت قبل کنار گذاشته شدند تا جوانترهای انقلابی به مسند نشینند. برخی مدیران ارشد دولت رئیسی با عملکرد خود نشان دادند خود شیفته اند که حاصل آن افزایش نارضایتی عمومی است. انقلابیون خودشیفته دست به تغیرات وسیع نیروی انسانی زدند، بویژه در وزارت رفاه با وزیری جوان و خود محور « دکتر حجت الله عبدالملکی » که استیضاح پی در پی بهمراه داشت و ناچارآ به استعفاء انجامید.
سازمان بهزیستی از طوفان تغیرات دولت مردمی بی نصیب نبود و مدیری جوان و انقلابی را پذیرا شد. علی محمد قادری که مدتی در بهزیستی رزومه داشت و بعضآ مدیران توانمند را میشناخت، دست به درو کردن بزرگان خوشنام بهزیستی زد. نصب مدیران کم تجربه و بعضآ غیر مرتبط در مناصب کلیدی، شیرازه سازمان را درهم ریخت که هنوز اثرات آن قابل مشاهده است.
نکته قابل توجه که اخیرآ شدت گرفته است، گماشتن بانوان در مناصب حساس و کلیدی است که عواقب آن قابل پیش بینی هست ( یاداشت آینده ). علی محمد قادری از ضعف مددجویان بویژه معلولین نهایت بهره را برده و پاسخگوی عملکرد خود و همکاران نیست. دستگاههای نظارتی هم خیلی وقت برای حسابرسی و بهینه هزینه کردن اعتبارات نمی گذارند. یکی از مواردی ک مصداق خودشیفتگی و هزینه کردن اعتبارات جهت مطرح کردن خود و جلب تحسین و تمجید دیگران بویژه مقامات ارشد است همانا، برگزاری همایش ها کارگاهها کاربردی، …. بوده که ضرورت آنها با توجه به تکنولوژی های مدرن احصاء نشد.
گرد همایی رویداد ملی در خزر شهر طی ۳ روز با هزینه چند میلیاردی نمونه خروار است که می تواند مصداق خود شیفتگی و جلوه گری باشد. مصاحبه ها و وعدهای علی محمد قادری بیشتر حرفند و تا عمل فاصله بسیار دارند. اگر بخواهیم توصیه ای به علی محمد قادری داشته باشیم اینکه ؛ مراسم زیارت و بیعت با بنیانگذار جمهوری اسلامی را تکرار نکنند زیرا عملکرد ایشان و پاسخگو نبودن به ارباب رجوع، بر خلاف بیانات و توصیه های امام راحله و مرضی خداوند نیست.
آخر کلام اینکه ؛ حرکات و سکنات مدیران بهزیستی قابل رصد و تحلیل است که باید متوجه باشند و دیگران را ساده فرض نکنند والسلام