خیریه معاک و مسئولیت ما

حاج مهدی اسکندری و باقی ماجرا
اولین آشناییام با “حاج مهدی اسکندری” معطوف به اوایل دهه هفتاد و همکاریهای جسته گریختهام با هفته نامه پیام زنجام (دیرپاترین نشریه پسا انقلاب زنجان)است.
در سالهای بعد بعضا در قالب فعالیتهای فرهنگی،اجتماعی و سیاسی ارتباطات و کشمکش های متعددی با ایشان داشتم.از نیمه دوم دهه نود هردو عطای زنجان را به لقایش بخشیده و رحل اقامت در تهران و کرج انداختیم و البته در اثر تجربیات جدیدِ محیطی به انسانهای متفاوت از زنجان بدل گشتیم.
شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ با هماهنگی “مهندس مهدی حسنی” از طریق مترو گلشهر کرج برای دیدار با حاج مهدی اسکندری(مدیرعامل خیریه معظم معاک) عازم میدان محمدیه تهران هستیم.
شکار لحظهها در متروی پایتخت تمام مسیر یک و نیم ساعته مهندس حسنی(مدیرعامل موسسه کتاب اول) در حال عکاسی و فیلمبرداری از صحنههای بیبدیل حواشی مترو و در یک کلام، شکار لحظههای ناب است به گمانم با تدوین و ترمیم دوره شکار، امروزه روز خالق فیلم مستندی از رفتار مردمان متحیر و مغروق در پیله تنهاییِ خویش خواهیم بود.پس از چندین مرتبه تعویض خط بالاخره وارد میدان محمدیه در منطقه محروم ۱۲ تهران شده و با گذر از کوچه پس کوچههای قدیمی و تورق مناظر بکر و نوستالوژیک منطقه در خیریه معاک مورد استقبال همشهریان مستقر در مجموعه قرار میگیریم.
معاک؛ اسپانسر عاطفهها حین پذیرایی گپی دوستانه با حاج مهدی اسکندری میزنیم ایشان برای آشنایی بیشتر ما با مجموعه معاک فیلم کوتاهی از چرایی و چیستی مجموعه را به نمایش گذاشته و پس از صرف ناهاری ارگانیک که دست پخت سرآشپز معاک است بازدیدی از خیریه پنج طبقه معاک و ملک و املاکی که برای توسعه مجموعه به مدد خیرین نیک اندیش بومی دست و پا کردهاند داریم. در کنار آموزش کودکان کار و نوجوانان بیپناه،کارگاههای متعددی برای پرورش ذائقه هنری و مهارت آموزی مخاطبان آسیبپذیر مهیا شده است. دانشآموزان بیسرپرست و بد سرپرستی که به صورت (افتر اسکول/پسا مدرسه) وارد معاک شده و علاوه بر دریافت خدمات سلف سرویس، معیشتی، منزلتی به آموزش رایگان انواع مهارتهایی چون قالیبافی، نجاری، نقاشی، طراحی، رایانه، آموزش زبانهای فارسی و انگلیسی و… مشغولند.
تهران؛ پایتخت آسیبهای اجتماعی راستش از سه موضوع متفاوت متحیرم اول اینکه در قلب جنوب تهران مناطقی فوق محروم با انباشتی از انواع آسیبهای متکثر اجتماعی توجهم را جلب کرده است. دومین عامل تحیرم از بخشش بیمنت و بیتوقع برخی از خیرین نیک اندیشی است که حتی مایل به طرح نامشان نیز نبوده و کاملن چراغ خاموش مغروق کار خیرند و نهایتا تغییرات شگرف شخصیتی در حاج مهدی اسکندری در قالب؛ فوران دغدغه، طغیان قابلیت و جهش ظرفیتی ایشان در بسط و توسعه همهجانبه مجموعه و بالانس و احیای معنوی معاک میباشد. البته حاج مهدی و مجموعه معاک به شدت از مطرح شدن در افکار عمومی گریزانند لذا علی رغم میل باطنی و کنجکاوی خبرنگاری از رسانهای کردن مختصات معاک و مجموعه خدمات چندبعدی آن فاکتور میگیرم.
…ومسئولیت اجتماعی ما با توجه به ارتباطات جسته و گریختهای که با خیرین تهران کرج دارم اخلاقا به خودم تعهد میدهم که تا حد امکان در جذب خیرین نیکاندیش برای بسط و توسعه معاک از پای ننشینم امیدوارم جامعه ما به مرحلهای از توسعه عدالت محور و رشد عالمانه دست یازد که ما به جای تقسیم فقر و فلاکت،به تکثیر ثروت و جهش دانایی دست یازیده و به فرموده کنفسیوس بزرگ به جای اهدای ماهی، ماهیگیری را ترویج نماییم.